همیشه به فضایی آرام نیاز میخواهد. خانه/منزل برای همه ی ما مثل این مکان .
هنگامی که به پناهگاه خودتان میروید, فکر میکنید : من در این مکان ایمن و امن هستم.
- محل زندگی همیشه| مقرر| است
- خانه/منزل/ مکان آرامش است
- {در خانه/در منزل ما| در پناهگاه ما| احساست خوب هست| میتوانیم| با یکدیگر زندگی کنیم
یادگاری از کودکی در خانه
هر خانه خانه پر از trinkets است که ما را به کودکی خود یادآوری می کنند. من هنوز هم memento شیشهای کوچک مربا مادرم را در خانه نگه داشته ام.
عکس ها باستانی درون قاب اتاق من وجود دارند. هر عکس من را با فعالیت های دوران کودس
عشق گزنده در دیوارهها
در این خانه، کوچک و بدون وقفه, حصار عشق باران میکرد.
- فوقالعاده
صوت سکوت خانه آرامش را فریاد میزند {
در پس دیوارهای خسته و دلسوز، هر چه ساکت تر / hushed باشد ، صبر/Patience خانه بیشتر فریاد میزند. دلنشین/Soothing این سکوت ، گویا/Eloquent است و رقص/Dance روح را با لطافت/Gentleness می آراید.
- ارمگاه سکون/Sanctuary of silence
- لبخند سکوت/Smile of silence
خانه، آینه تمام نمای زندگی روزگار
خانه، مانند آینه تمام read more نمای جهان ماست. در این سقف، هر فرآیندها و تجربیات ما را/به ما/مان بازگو/نمایان/شرح می دهد. از شادی/عشق/مهر تا/و /غم/افسردگی/دلتنگی, خانه {گواهی/حاضری/نشانی بر قسمت ها/پله های زندگی/زیست/ما.
- تمام در خانه، داستان/ خاطره/اطلاع/ را از خود {فروارویان/نمایان/رساندن
- در/از/با خانه ما زندگی/ما/خودمان/را می شناسیم/فهمیم/ببینیم
به دنبال خانه رویاهایم
از زمان کودکی، همیشه عقیده/تصور/فکر داشتم که یک خانه/حیاط/مسکن زیبا/دلنشین/آرامش بخش در محلهی/منطقهی/جای/郊نای/محدوده/ساحل زندگی/باقی/پژوهشی کردن.